...غربالگری اول...
سلام قربونت برم
سلام یگانه فرزندم
مامان جون این روزا، روزای شلوغیه به خاطر همین خیلی دیر دارم راجع به غربالگریت مینویسم امروز سومین سالگرد عقد من و باباییه 1390.02.22 (جمعه) من و بابایی به عقد هم در اومدیم، یادش بخیر
این یه عکس از عقد محضریه من و بابایی
خوب، خوب از موضوع عقد خارج شیم
سه شنبه 1393.02.09 (درست روز تولد دایی مهدی) من نوبت غربالگری داشتم، (غربالگری متشکل از یه سونوگرافی هست که توی اون مشخص میشه ستون فقرات و استخون بینی نوزاد تشکیل شده و اگر اندازه این دو تا طبیعی نباشه یعنی جنین به اندازۀ کافی رشد نکرده بعد از سونو قبل از 24 ساعت باید یه آزمایش هم داده بشه که توی این آزمایش سندرم دان و دیگر مسائل رو کنترل میکنن، هر مشکلی توی این آزمایشات وجود داشته باشه خطرناکه)
خانم دکتر طاهری پناه گفته بودن برای غربالگری حتما برم پیش دکتر حمید بهنیا، ایشون یه آقا دکتره مسن، بسیار جدی و خشن بودن، وقتی سر ساعت رفتم مطبه آقای دکتر، نفر اول بودم، خیلی خوشحال شدم چون شنیده بودم اگه نفر اول باشم ایشون خسته نیستن و مهربونن وقتی داشتن سونو میکردن من ساکت ساکت بودم، به خاطر همین خود دکتر شروع کرد به صحبت، گفت: اسمت چیه؟ گفتم: مریم گفت: چند سالته؟ گفتم: 29 سال گفت: طبیعی باردار شدی؟ گفتم: بله یه خورده شما رو نگاه کرد و گفت: بچه سالمی داری وای خدا قند تو دلم آب شد گفتم: خدا رو شکر، مرسی بعدشم گفت: بیرون منتظر باش تا جواب آماده شه، همه چیز نرمال و طبیعیه از جنسیت هم چیزی نگفت، خانوم منشی گفت: قبل از هفته 16 مشخص نمیشه، و ما تو هفته 11 بودیم
اینم عکسایی که آقای دکتر از شما گرفتن
این در واقع ستون فقرات شماست، مامان قربون ستون فقراتت بشه
اینم مماخته مامان جون
اینم نتیجه کلی سونوگرافی دکتر بهنیا که خدا رو شکر همه چیز خوب بود
بعد از انجام سونوگرافی سریع رفتم آزمایشگاه نیلو که مرکز آزمایشات غربالگری هست، آزمایشم رو انجام دادم و گفتن: برای گرفتن جواب فردا برم 1393.02.10 روز چهارشنبه رفتم برای گرفتن جواب، اینم جواب آزمایشگاه نیلو
بعد از گرفتن جواب تماس گرفتم و برای پنج شنبه 1393.02.11 از خانوم دکتر وقت گرفتم، با بابایی رفتیم بیمارستان لاله و خدا رو شکر خانوم دکتر اولین نفر ما رو دیدن (البته بابایی نیومد داخل) و اصلا معطل نشدیم ایشون بعد از دیدن جواب آزمایشها بهمون تبریک گفتن و گفتن: خدا رو شکر همه چیز خوبه و من باید حسابی حواسم به شما جمع باشه و سه هفته دیگه برم برای انجام تست دوگانه و بعد از گرفتن جواب تست مجددا بریم پیش خانوم دکتر این تست رو 1393.03.03 روز شنبه انجام میدم.
فرزندم خداوند رو هزاران بار شکر میکنم بابته سلامتی شما، شما هم از خدا جون مهربون بخواه که نی نی خاله ها رو بزاره تو دلشون، اونارو بیشتر از این چشم انتظار نزاره
راستی این پتو رو به سفارش مامان جون (مامانِ مامان مریم) براتون از عسلویه خریدم
کره ای هست، جنسش خیلی خوب و نرمه و بابایی خیلی برای خریدش وسواس نشون داد آخه میگفت: پوست شما حساسه باید جنس پتوش خوب باشه
دست مامان جون بابت همه زحمتاش درد نکنه
قیمتش هم شد 65000 تومن، امیدوارم دوسش داشته باشی یگانه فرزندم