...سفر با تو دلی...
سلام یگانه فرزندم
قربونت برم، مامان فکر میکنه شما در نهایت جهانگرد میشی آخه الان که شما 4 ماهته 3 تا مسافرت رفتی، شیراز، عسلویه، نور، البته وقتی میرفتیم سمت شیراز یک روزم اصفهان بودیم
سه شنبه 1393.02.23 به مناسبت روز پدر تعطیل رسمی بود، صبح زود به اتفاق خانواده دایی مهدی، مامان جون و بابا جون و عمه ها زدیم به جاده و رفتیم به سمت شمال هفته گذشته شما جنوبی ترین دریای ایران بودی (خلیج فارس) کمتر از یک هفته شما شمالی ترین دریای ایرانی (دریای خزر) خیلی خوش گذشت، خدا رو شکر هوا بسیار عالی بود، یه نمه بارونه خیلی خوبی هم میومد، بابایی از شما و مامان یه عکس خیلی خوب کنار دریا انداخته که در اولین فرصت میزارمش، امروز اومدم تا عکس لباسایی رو که از شمال برات خریدم رو بزارم
سه شنبه که تا ظهر تو جاده های زیبای هراز بودیم، ظهرم جاتون خالی بعد از آماده سازی خونه و خوردن ناهار، یه چُرت مرغوب زدیم و بعد هم رفتیم کنار دریا کلی عکس گرفتیم، ترنم هم کلی شن بازی کرد چهارشنبه هم رفتیم خرید، برای ناهار هم رفتیم رستوران مورد علاقمون که همیشه میریم (تمیشان) مثل همیشه عالی بود، عصرش باز هم رفتیم خرید
یگانه فرزندم این جوراب رو از فروشگاه دثار توی رویان برات خریدم، 3900 مبارکت باشه
اون شب بارون میومد به خاطر همین ما برای شام هم رفتیم فست فود بارون خیلی فضای جالبی شده بود، به خاطر اینکه خونه کنار دریا بود، شبا پنجره ها رو باز میزاشتیم و صدای دریا رو میشنیدیم، صدای دریا، نم نم بارون، نسیم خنکی که باعث میشد سرمون رو هم ببریم زیر پتو، همه چیز خیلی لذت بخش بود
پنج شنبه بعد از رفتن به پنج شنبه بازار و ناهار و خواب، من و بابا رفتیم بگردیم، به یه فروشگاهی برخوردیم که تا به حال ندیده بودیم، هر کسی از این فروشگاه میومد بیرون یه عالمه خرید کرده بود، من و بابا هم مشتاق شدیم بریم ببینیم چه خبره رفتیم اونجا و برای اولین بار بابایی با دیدن لباسای بچگونه دلش میخواست همه رو بخره، چون واقعا قشنگ بودن و قیمتاشون هم خیلی خوب بود، امیدوارم تو هم دوسشون داشته باشی، من و بابایی که عاشقشون شدیم
اینا رو از فروشگاه تیما توی نور برات خریدیم عزیزم بابایی اول این لباس رو دید و یه دل نه صد دل عاشقش شد، گفت: این چقدر قشنگه منم خیلی خوشم اومد یازده هزار تومن
این یکی هم یازده هزار و پانصد تومن
این زرافه رو هم خیلی دوست میدارم، 15500
ایشونم 16500
امیدوارم به سلامتی و دل خوش ازشون استفاده کنی
راستی، مامان این روزا خیلی سخت میخوابید به خاطر همین بابایی از خیابون مفتح که لباس بارداری داره برام یه بالش بارداری خریده، خیلی ازش راضیم و باهاش راحت میخوابم، ببینش، 60هزار تومن
اینم جعبه اش که هم مارکش معلومه هم اینکه به چند روش میشه باهاش خوابید، علاوه بر خوابیدن بعدها برای شیر دادن و همینطور آموزش نشستن به شما هم مورد استفاده قرار میگیره
مامان شنبۀ هفتۀ آینده برای مرحلۀ دوّم غربالگری میره، بعد از غربالگری بازم میام همه چیز رو برات مینویسم یگانه فرزند عزیزم، دلبندم