...آخرین خریدای دخترم...
سلام
روزای سختی رو داشتم میگذروندم، حسابی سنگین شده بودم، ورم کرده بودم، گرما اذیتم میکرد، ولی عشق به دخترم باعث میشد هر روز رو با انرژی شروع کنم و برای روزای آینده برنامه ریزی کنم، تغییر دکوراسیون خونه آخراش بود و با کمک همه داشتیم خونه رو میچیندیم، هفتۀ 35 بودم همه تصمیم گرفتن به خاطر عید قربان شنبه رو مرخصی بگیرن برن گرمسار که بتونن قربونی بکشن و چند روزی با هم باشن، ولی بابا گفت: به خاطر وضعیت من بهتره ما نریم، گفت: اگر یه وقت دردت بگیره باید دخترمون رو گرمسار به دنیا بیاری خوب شد نرفتیما
از طرفی هنوز سیسمونیت کامل نشده بود، بابا گفت: پنج شنبه میریم دنبال سیسمونی، جمعه و یکشنبه هم تعطیله اتاقش رو میچینم که دیگه همه چیز آماده باشه، هفتۀ پیش با باباجی رفتیم مولوی و برای اتاقت موکت سفارش دادیم، آخه از گالری راد هم برات فرش و لوستر و دیوار کوب گرفته بودم و چون فرش اتاقت فانتزیه فقط وسط اتاق رو پر میکنه، بابا گفت: پاهای کوچیک دخترم گناه داره رو سنگ باشه اتاقش رو کلاً بپوشونیم که بعد از بررسی چند تا آیتم مثل پارکت و فرش و ... تصمیم گرفتیم کف اتاق شما و اتاق خودمون رو کامل موکت کنیم و وسطش یه تیکه قالیچه فانتزی بندازیم
اینم قالیچۀ خوشگل اتاقت، تم اتاقت پروانه است دختر قشنگم، همۀ وسایلم تو تم یاسی و بنفشه
اینم لوستر و دیوارت کوب که ست قالیچه هست
البته بمانیم که دیر به دستمون رسیدا آخه قرار بود شما بین دهم تا 18 آبان به دنیا بیای که یه مقدار عجله کردی
پنج شنبه با بابا علی رفتیم خیابون بهار و تلاش کردیم سیسمونی شما رو کامل کنیم اینم آخرین خریدای شما انشالله دوست داشته باشی
الان چون از اون روزا 6 ماه گذشته قیمتا رو دیگه یادم نیست و فاکتورها رو هم نگه نداشتم، فقط چون الان ازشون استفاده کردم میتونم بگم از کدوم راضی و از کدوم ناراضی هستم
این پد سینه است، که البته قیمت روش داره، من از دو سه تاش بیشتر استفاده نکردم چون شیرم پس نمیداد
لوازم بهداشتی شما، همشون مارک چیکو هستن، البته یه داروخانه میگفت: چیکو مخصوص پوست کودکه و برای نوزاد خوب نیست ولی من از این مارک راضی هستم، خیلی هم خوشبو هست
شامپو سر و بدن، روغن ماساژ، کرم مرطوب کننده، نرم کننده لباس، ضدعفونی کننده ظروف و دستمال مرطوب، حدودا شد 170 تومن
گوش پاک کن، پد حمام که اصلاً ازش راضی نیستم، همون دفعۀ اوّل که استفاده کردم چون سفت شد احساس کردم پوست تنت رو اذیت میکنه گذاشتمش کنار و از لیفی که تو ست حوله ات هست استفاده میکنم
چند تا از وسایلتم مارک بی بی سیل هست که راضیم، البته به جز شیشه ضدنفخت که شما دوستش نداری، وگرنه شیشۀ کوچیکش رو همیشه استفاده میکنیم، پستونک هم دوست نداشتی، منم اصراری نداشتم که بهت بدم چون هم حالت فکت رو عوض میکرد هم بعداً که دندون در میووردی، دندونات کج و کوله میشد هم بعداً گرفتنش مصیبت میشد، به خاطر همین اصلاً بهت ندادیم، فقط گاهی که بیقرار میشی یا لثه ات میخاره میکشیم رو لثت حواست پرت بشه
از پوآر بینی یا همون فینگیر هم راضی نیستم، اغلب اوقات با گوش پاک کن یا سنجاق بینی کوچولت رو پاک میکنم
اون یکی هم مسواکه انگشتیه که خوبه، دستامو میشورم میکنمش تو دستم باهاش لثه هاتو ماساژ میدم بعد از اینم که دندون در اوردی باید بکشم روی دندونت که به خاطر قطرۀ آهن دندونای نازت سیاه نشه
روکسی پودر ماشین لباسشوییه که خوشبو هم هست، اون سرنگ برای خوردن دارو هستش که از اونم راضی نیستم چون با قطره چکون داروهات رو میدم و اصلاً چیز ضروری و لازمی نیست و امّا قنداقتون، فکر کنم 86 هزار تومن خریدیمش، زمانی که شما کوچولوتر بودی میزاشتیمت اون تو، وقتی میخواستیم از خونه بریم بیرون، شیکه ولی زمان استفادش کوتاهه چون شما الان دیگه توش نمیمونی
اینم یه آویز جینگولی که برای روی کریرت گرفتم ولی چون بلند میخوره به صورتت، به همین خاطر به کریر وصلش نکردم فعلاً به تختت وصله
جوراب شلواری قشنگت رو 25 هزار تومن خریدم خیلی تو پات قشنگه
اون عروسکا هم سوتی هستن که گرفتم وقتی شما رو میبرم حمام باهاشون بازی کنی سرت گرم شه تو حمام بمونی، البته شما حمام رو خیلی دوست داری و جوری توی وانت ریلکس میکنی که اصلاً دلت نمیخواد آرامشت بهم بخوره
اون یکی هم کیسۀ آب یخه، باید بزاریم تو فریزر یخ بزنه، وقتی شما واکسن میزنی بزاریم روی جای واکسنت و برات کمپرس کنیم، که اصلاً کاربردی نیست، چون خیلی زود دماش رو از دست میده، البته اینو ما نخریدیم، فروشنده بسیال ناجوانمردانه اینو لا به لای جنسا گذاشته بود و حساب کرده بود، بدون اینکه به ما بگه، وقتی اومدیم خونه دیدیمش
اون شیشۀ سرلاک خوریه، مثلاً الان که شما ماشالله هزار ماشالله به غذا خوردن افتادی میتونم سوپ، فرنی یا سرلاکت رو بریزم این تو و بهت بدم بخوری خصوصاً وقتی بیرون خونه هستیم میتونه کاربردی باشه، البته فعلاً ازش استفاده نکردیم، اون آینه رو هم توی ماشین نصب کردیم و تنظیم کردیم رو صندلی شما که وقتی دوتایی میریم بیرون من بتونم شما رو ببینم
اون پلاک هم اصلاً به درد نمیخوره چون هی کنده میشه میافته، بابا میخواد چسبیش رو بخره که بچسبونیم به شیشۀ عقب ماشین
زیرانداز تعویض، فکر کنم شد 15 هزار تومن، البته بعدش زیرانداز های یک بار مصرف خریدم که خیلی راضی ترم، البته بیشتر از یک بار استفاده میشه و خوبیش اینه که راحت میندازیمش دور ولی اینا رو مدام باید بشوریم و زود از قیافه میافته
اینم یه زیرانداز دیگه
اینم ساک شما که شد 53000 تومن
آغوشی شما هم فکر کنم حدوداً 110 شد، دو سه بار شما رو گذاشتم توش که دوست نداشتی، حالا گردنت که محکم تر شد بازم امتحان میکنم ببینم دوسش داری، کالسکه رو که دوست داری تا میزارمت تو کالسکه میخوابی
این آخرین خریدای شما بود، انقدر چرخیده بودیم که حسابی خسته شدیم و به پیشنهاد بابا رفتیم کبابی بهار که خیلی خوب بود، انشالله با هم میریم البته موقعی که خواستیم سوار ماشین شیم هر چی گشتیم سوئیچ قفل فرمون رو پیدا نمیکردیم و کلی اعصابمون خورد شد، بعد از کلی گشتن توی پیاده رو و رستوران و ماشین، آخر دیدیم افتاده تو خیابون جلوی ماشین، اونم بابا شانسی دید وگرنه معلوم نبود چه جوری باید برمیگشتیم خونه بعدشم اومدیم خونه و خوابیدیم
بقیۀ خریدای شما هم افتاد برای بعد از تولدتون