تودِلیتودِلی، تا این لحظه: 9 سال و 6 ماه و 24 روز سن داره

...حاصل عشق مامان و بابا...

...خداوند با حضور تو، نام مادر را بر من نهاد...

میلیون ها سال است که زن ها حامله می شوند و شکم هایشان می شود خانۀ موجودی دیگر . میلیون ها سال است که آدم های دیگر شاهد بارداری و زاییدن زنان هستند، اما هنوز هیچکس به آن عادت نکرده است؛ نه زن های حامله و نه رهگذرها، مردم دوست دارند به زن های باردار لبخند بزنند و مراقبشان باشند . انگار شکم های بزرگ و موجودات درونشان هیچ وقت عادی و تکراری نمی شوند. جداً چقدر عجیب است نفس کشیدن کسی زیر پوست تو، چقدر عجیب است تماشای تکان خوردنش و چقدر عجیب است دلبسته شدن به موجودی که ساکن دنیایی دیگر است ... یک چیزهایی هیچ وقت عادی نمی شود، بچه دار شدن مثل یک جادوست، مثل افسانه ای شیرین و عجیب و غریب که سخت می شود باورش کرد. آخر چطور می شود یک دفعه ما...
16 تير 1393

...دستاورد...

   سلام به خانوم خوشگلم که هنوز مامان نتونسته یه اسم به خوشگلی خودش براش پیدا کنه    دختر گلم بالاخره روزهای سخت امتحان به پایان رسید  از اونجایی برات میگم که بعد از انجام غربالگری دوم و فهمیدن جنسیت شما برای نشون دادن جواب آزمایش با دکترتون تماس گرفتم و بعد از اوّلین امتحان رفتم پیششون، ایشون سونورو دیدن و گفتن: خدا رو شکر همه چیز خوبه  بعدشم یه سونو انجام دادیم و دکتر تائید کردن که یه دختر خوشگل تو دل مامانیه    اینجا شما 19 هفته و دو روز سن داری    خدای مهربون رو هزاران بار شکر که شما جاتون تو دل مامان خوبه و روز به روز داری خانومتر و بزرگتر میشی تا موقع به دنیا اومدنت بش...
7 تير 1393

...همه چیزم، دخترم...

سلام به دختر قشنگم    سلام مامان جون سلام قشنگم سلام دخترم، بله بله مشخص شد که شما یه دختر خانوم کوچولویی    بالاخره شنبه شد و نوبت غربالگری دوّم، این غربالگری به درخواست خودم انجام میشه، چون دکتر بعد از دیدن آزمایشات غربالگری دوّم گفتن: همه چیز خوبه و مشکلی نیست ولی من خواستم برای اطمینان بیشتر، گرفتن سی دی شما واسه زمانی که تو دل مامانی و همینطور تعیین جنسیت حتما سونوگرافی 4 بعدی رو انجام بدم    چهارشنبه با مطب دکتر بهنیا تماس گرفتم و برای شنبه ازشون نوبت گرفتم، جمعه خیلی مهمون داشتیم به خاطر همین خیلی اذیت شدم و چند بار بی هوا دولا شدم به خاطر همین جمعه شب دلم خیلی درد میکرد، نافم و اطرافش خیلی ت...
26 خرداد 1393

...غربالگری دوم...

سلام بر یگانه فرزند عزیزم و همه اونایی که بهمون سر میزنن    زمان داره میگذره و شما داری روز به روز بزرگتی میشی، الان تو هفدهمین هفته از حضورت هستی عزیزم  داشتم مشخصات هفته 17 رو میخوندم، نوشته بود توی این هفته جنین اندازۀ یک پیاز گنده است  مامانم الان بوی پیاز میدی  قربونت برم، 15 هفته و 2 روز از حضورت گذشته بود که برای انجام آزمایشات غربالگری دوم رفتم آزمایشگاه نیلو، غربالگری دوم سونوگرافی نداره، خانم دکتر گفته بود بعد از اینکه جواب آزمایش رو گرفتم ببرم بهش نشون بدم  بعد از آزمایش با بیمارستان لاله تماس گرفتم و گفتم: برای نشون دادن جواب آزمایش غربالگری دوم میخوام از خانم دکتر طاهری پناه نوبت بگیرم  خا...
18 خرداد 1393

...سفر با تو دلی...

سلام یگانه فرزندم    قربونت برم، مامان فکر میکنه شما در نهایت جهانگرد میشی  آخه الان که شما 4 ماهته 3 تا مسافرت رفتی، شیراز، عسلویه، نور، البته وقتی میرفتیم سمت شیراز یک روزم اصفهان بودیم    سه شنبه 1393.02.23 به مناسبت روز پدر تعطیل رسمی بود، صبح زود به اتفاق خانواده دایی مهدی، مامان جون و بابا جون و عمه ها زدیم به جاده و رفتیم به سمت شمال  هفته گذشته شما جنوبی ترین دریای ایران بودی (خلیج فارس) کمتر از یک هفته شما شمالی ترین دریای ایرانی (دریای خزر)  خیلی خوش گذشت، خدا رو شکر هوا بسیار عالی بود، یه نمه بارونه خیلی خوبی هم میومد، بابایی از شما و مامان یه عکس خیلی خوب کنار دریا انداخته که در اول...
29 ارديبهشت 1393

...غربالگری اول...

سلام قربونت برم سلام یگانه فرزندم    مامان جون این روزا، روزای شلوغیه به خاطر همین خیلی دیر دارم راجع به غربالگریت مینویسم  امروز سومین سالگرد عقد من و باباییه  1390.02.22 (جمعه) من و بابایی به عقد هم در اومدیم، یادش بخیر این یه عکس از عقد محضریه من و بابایی    خوب، خوب از موضوع عقد خارج شیم    سه شنبه 1393.02.09 (درست روز تولد دایی مهدی) من نوبت غربالگری داشتم، (غربالگری متشکل از یه سونوگرافی هست که توی اون مشخص میشه ستون فقرات و استخون بینی نوزاد تشکیل شده و اگر اندازه این دو تا طبیعی نباشه یعنی جنین به اندازۀ کافی رشد نکرده بعد از سونو قبل از 24 ساعت باید یه آزمایش...
22 ارديبهشت 1393

...خرید جدید، چکاپ جدید...

سلام یگانه فرزندم سلام قربونت برم، خوابی یا بیدار شدی عزیزم    مامان جونم  بعد از سه هفته انتظار که هفته آخر واقعا با اضطراب گذشت بالاخره 1393.02.07هم رسید، از سه هفته پیش نوبت گرفته بودم که این تاریخ بریم پیش خانوم دکتر که شما رو ببینه، مامان و وزن کنه، فشارش رو بگیره و بعد هم ما رو بفرسته برای غربالگری و انجام آزمایشات سلامت مادر و جنین    قبل از رفتنمون عمه مهری زنگ زد و گفت: فروشگاه پریمامان حراج 50 و 70% زده  منم سریع رفتم پیش عمه مهری تا برای شما بازم لباسای خوشگل خوشگل بخرم، چون جنسیت هنوز مشخص نیست سعی کردیم یعنی واقعا سعی کردیم چیزایی بگیریم که مناسب هر دو جنسیت باشه  این...
10 ارديبهشت 1393

...اولین خریدای یگانه فرزندم...

سلام به یگانه فرزند عزیزم ورودت به سومین ماه حیاتت مبارک باشه عزیزم    مامان قشنگم چهارشنبه عمه مهری (عمه مامان)  زنگ زد گفت: فروشگاه دبنهامز توی خیابون میرداماد 70% حراج زده و لباس بچه هاش خیلی قشنگه، منم گفتم: من که هنوز نمیدونم جنسیت نی نی چیه؟!؟ گفت: عیب نداره بیا چیزایی که دخترونه پسرونه نداره بگیر    منم کلی هیجان زده ام برای خریدن لباسای شما  به خاطر همین قبول کردم، مرخصی گرفتم و رفتم پیش عمه مهری...    عمه یه عالمه لباس برای شما و ترنم (دختر دایی ات)  انتخاب کرده بود، منم از بین اونا چندتایی رو برات خریدم، امیدوارم دوسشون داشته باشی فرزند عزیزم &nb...
21 فروردين 1393

...داری بزرگ میشی مامانم...

   سلام بر یگانه فرزند خودم مامان قربون قد و بالات بره که انقدر بزرگ شدی    فرزند قشنگم شنبه زنگ زدم بیمارستان لاله که از خانم دکتر ربابه طاهری پناه وقت بگیرم، تا با هم بریم پیشش شما رو چک کنه و اینبار صدای قلب قشنگتو بشنوم  ولی اونا برای 26 فروردین بهم نوبت دادن، من اصلا طاقت نداشتم دوست داشتم زودتر از سلامتی شما باخبر بشم به خاطر همین یکشنبه دوباره زنگ زدم بیمارستان لاله و گفتم: من میخوام نی نی رو زودتر ببینم میشه یه نوبت دیگه بهم بدین، خانم یوسفی هم زحمت کشید و برای همون دیروز بهم نوبت داد  منم تند تند پیش خاله الهه ناهار خوردم رفتم جواب آزمایشم رو گرفتم و به سمت بیمارستان لاله حرکت کردم  &nb...
18 فروردين 1393